آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

گوگولی سال 90

واکسن...!

1390/6/7 14:27
نویسنده : خاله مریم
1,717 بازدید
اشتراک گذاری

الهی خاله فدای تو بشه نــــــــانـــــــــازم...

دیروز وقتی از سر کار رفتم خونه دیدم تو خیلی بی حالی، مامانی گفت که امروز بهت واکسن زدن ، الهی من فدای تو بشم آخه مگه چقدر جون داری که بهت آمپول هم میزنن...

 

 

تو خونه نشسته بودیم که تو یه دفعه پاهاتو جمع کردی و شروع به جیغ کشیدن و گریه کردن کردی ،جیگرم کباب شده دلم میخواست بمیرم ولی گریه تو رو نبینم، کاش میشد درد واکسنت بیاد تو بدن من و تو درد نکشی جیگیلی خاله...

مامان جون میگه وقتی میخواستن بهت واکسن بزنن ، گوشهاشو گرفته بوده و گریه میکرده،آخه خیلی دوستت داره...

 

شب کلی تب کرده بودی و ما همه دورت جمع شده بودیم و پاشویه ات میکردیم تا اینکه تبت اومد پایین تر و حالت بهتر شد، خیلی مظلوم شده بودی، تا حالا اینجوری ندیده بودمت گلم...

صبح که از خواب پاشیدم ما سه تا خاله سرما خورده بودیم و مامان جون مجبور شد تو رو ببره خونه ی مامان فرح اینا، ما همش دلمون و فکرمون پیش تو بود که حالت خوبه یا نه،دعا میکنم زودتر خوب شی خاله جونم...!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

خاله جون
7 شهریور 90 18:44
آآآآآآآآآآآآآخی عریرکم واکسن نههههههه
ولی اشکال نداره خاله لازم عزیزم بزرگ شدی فراموش می کنی جونم
دلمون واسطون تنگ شد
ما شالله هزارماشالله خدا حافظش باشه

واکسن که زده بود انقدر مظلوم شده بود که دلم میخواست بمیرم آوی جون رو اینجوری نبینم...!
امیرحسین
8 شهریور 90 5:55
سلام خاله نمیای عکسای تفلدمو ببینی ؟؟؟؟؟؟؟

چرا نمیام خاله جونم...!
مژگان
8 شهریور 90 16:26
الهی فداش شم چه نازو ملوسه

خدانکنه عزیزم!!!
پت ومت
11 شهریور 90 6:40
بهتون تبريك ميگم
ماهم يه ني ني داريم پسر خالمه 7شهريور رفت تو 8ماه بعد من اين اولين ني ني تو فاميلمونه...
ماهم كه مثل اين بچه نديده ها همش طفلكي رو ميگيريم تو بقلمون باهاش عكس ميگيريم...
از طرف من آوينا رو ببوسين.بدروووود

انشااله که نی نی تون سالم و سرحال باشه...
به روی چشمام ،آوینا رو هم میبوسم!
بهمن عبدی
11 شهریور 90 16:08
سلام..
خدا نگهش داره واستون..
خوش به حالش که تونسته تو این سنش اینهمه مشهور بشه..
بهش حسودیم میشه..
بچه نازیه..
ایشالله که همیشه تنش سالم باشه..
خدا نگهدارت کوچولو..


کاری که از دستم بر میومد دیگه...!
بابا محسن
12 شهریور 90 11:55
انشالله تا الان خوب و سرحال شده دیگه .
عید فطر مبارک

آره بابا،چه جورشم...!
مروا
22 شهریور 90 14:30
اخی عزیزم ماشاللهههههههههههه چقدر هم نازه جیگرررررررر انشالله که همیشه صحیح و سالم باشههه و زیر سایه اقا امام زمان
عمه ی امیرحسین
25 شهریور 90 1:42
چه خوشکل و ناز خوابیده
مامان کيانا
27 شهریور 90 11:26
آخ بميرم الهي عزيزدلم...ميدونم چي کشيدين.....ولي اين روزا انقدر زود ميگذره که بعدها اصلا يادتون نمياد ببوسش
مریم
29 شهریور 90 12:08
سلام خاله گوگولی خبری ازت نیست می بینم که این دخملی حسابی بزرگ شده ماشاا.... هر چند اسم واکسن که میاد تنم می لرزه بوسسسسسسسسسس برای خوشگل خانوم بابا دلمون تنگ شده اینو می گذارم به حساب .....
مامان فتانه
4 مهر 90 19:23
سلام .اخخخییییییییی خیلی سخته من هم طاقتشو نداشتم که به دخترم واکسن بزنن
عمه ی امیرحسین
6 مهر 90 20:13
سلام خاله جون روزت مبارک
aji eli
26 مهر 90 14:31
درود وااااااااااااااااااااااااایییییییییییییی چهقدر جیگرهههههههههههههههههه خدای من خیلی دوسش دارم اون دستای کوچولوشو ببوس
بابا محسن
2 آبان 90 9:38
احوال گوگولی چطوره ؟ وای اون عکس خوابشو ....
elham
21 آذر 90 23:50
خاله مریم مهربون تشریف بیارید یه خورده از این اوینا خانم خوردنی عکس بزارید اخه من نی نی هارو تا نوزادن دوس ندارم یعنی میترسم بغلشون کنم اما بعد از 5 ماه دیگه جون گرفتن و قابل خردن میشن
الهام (مامان لنا)
3 دی 90 23:30
الهی چقدر ناز شده چرا دیگه خبری ازتون نیست
مامان زری
14 دی 90 13:23
سلام به گوگولی و خاله جونش،منم دارم از روزای قبل از بدنیا اومدن نی نی دخملم مینویسم،خوشحال میشم لینکم کنید.
هادی
23 دی 90 14:39
سلام خدا نگهش داره خيلي نازه ياد بچگي هاي ني ني خودم ميافتم منتها من طاقتم كمي بيشتر از تو بود خالش بعضي دردها تو طندگي لازمه خاله به ما هم سر بزن خوشحال ميشم از قرار معلوم وبلاگ خودت رو اپ نميكني
bita
27 دی 90 12:50
سلام خانمی تبریک می گم بابت خاله شدنت امیدوارم اوینا همیشه سالم و شاد باشه یه سوال داشتم برای گذاشتن اسم اوینا تو ثبت احوال به مشکلی برنخوردین؟؟؟ اخه اسم اوینا تو لیست ثبت احوال نیست؟ ممنون می شم جواب بدی
بابا محسن
1 بهمن 90 14:12
چندتا واکسن دیگه هم زدی و خاله آپ نکرد !!! خوش باشید
ثمين
13 بهمن 90 23:27
سلام اومدم ازتون دعوت كنم كه از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیــــــــــس ديدن كنيد منتظرتونم
بابا محسن
27 بهمن 90 8:59
سلام - یعنی یک مطلب جدید .... خوش باش
مامان زری
15 فروردین 91 8:41
حافظ گشوده ام و چه زیباست فال تو حتما قشنگ میشود امسال حال تو با آن زبان فاخر و ایرانی اصیل فرخنده باد روزو شب و ماه و سال تو.
مامان زهرا
1 تیر 91 14:08
تولد تولد تولدت مبارک صدو بیست ساله شی مریم جون دست خاله هم درد نکنه خیلی دوستت داره خوشحال میشیم به ما هم سر بزنید